|
امارات متحده عربی از منظر تاریخ؛
دولت جدید امارات متحده عربی بدون عضویت راس الخیمه در دوم سپتامبر 1971 موجودیت رسمی خود را اعلام نمود. ریاست امارات به عهده شیخ زاید(رهبر ابوظبی)، معاونت آن در دست شیخ دبی و نخست وزیری در اختیار فرزندش قرار گرفت. راس الخیمه نیز در سال 1972 به عنوان هفتمین و آخرین امارت به این فدراسیون پیوست و پایتخت فدراسیون ابوظبی تعیین شد.
به گزارش علمدار بصیر: امارات متحده عربی، که در سال 1971 در پی خروج نیروهای نظامی انگلیس از شبه جزیره عربستان بنیان نهاده شد? مجموعه هفت شیخ نشین ابوظبی? دوبی? عجمان? فجیره? رأس الخیمه، شارجه و ام القوین می باشد که با فدراسیونی سست و ناپایدار به هم پیوسته اند. شیخ نشین های امارات که در گذشته تروشال استیتز یا امارات متصالحه خوانده می شدند. از همان ابتدای تشکیل امارات متحده عربی، امیر نشینان عرب منازعاتی بر سر میزان تمرکز? تشکیلات اداری (بوروکراسی) و نیروهای مسلح و ترکیب بودجه داشته اند که همین امر پیوند این شیخ نشین ها را تحت فشار قرار داد.
تلاش های شیخ زاید، رئیس سابق این کشور، برای تحکیم کنترل مرکزی و توزیع بار بودجه فدراسیون به طور متساوی به علت گرایش دیگر شیخ ها به سوی استقلال عمل و همچنین به علت ناهماهنگی در اعمال قدرت توسط خود شیخ زاید بی نتیجه ماند. با این اوصاف مشخص می گردد که امارات متحده عربی در طی حدود40 سال حاکمیت خود، در زمینه تقسیم قدرت در میان سران و حرکت به سمت فدرالیسم حقیقی، با مشکلات گوناگونی دست و پنجه نرم کرده است؛ مشکلاتی که ریشه تاریخی آن بسیار برجسته می نماید. شناخت سیر تاریخی و مسیر تشکیل امارات متحده ما را در فهم اختلافات داخلی امروز این کشور یاری می کند. لذا در این نوشتار برآنیم تا به اجمال و با استناد به کتب تاریخی، گذشته کشور امارات را تورق کنیم. در ابتدا به امارات قبل از سال 1971 یعنی امارات متصالحه اشاره می شود و از حضور استعمارگران در این منطقه سخن گفته خواهد شد. ![]() شیخ زاید سپس به خروج نظامی استعمار از این کشور و استقلال این شیخ نشین از استعمار انگلیس توجه می شود. شکل گیری کشور امارات متحده عربی و برخی رخدادهای مهم این کشور از دیگر موضوعاتی است که تلاش می شود تا بدان پرداخته شود. امارات از ورود استعمار تا خروج استعمار انگلیس ![]() اما در قرون بعد اهمیت منطقه خلیج فارس چنان فزونی یافت که کشورهای استعمارگر نتواست از منابع سرشار این منطقه چشم بپوشند. اهمیت این منطقه برای استعماگران به دو دلیل عمده بود. نخست از این جهت که در سر راه هندوستان قرار داشت و کشورهای استعمارگر اروپایی، این کشور را انبار ثروت های بی کران، اعم از طلا و کالا به شمار می آودند. ![]() دیگر اینکه، تسلط بر خلیج فارس برای تسلط بر راه های آبی منطقه وسیعی از آسیا و آفریقا، نقش منحصر به فردی داشت. از سال 1507 تا 1622، یعنی به مدت 115 سال، پرتغالی ها بر خلیج فارس تسلط داشتند. هنگامی که دولت پرتغال رو به افول گذاشت، این انگلیسی ها بودند که بر دریا ها مسلط شدند. پس از خروج نیروهای پرتقالی و اسپانیانی در سال 1622 میلادی از سرزمین مسندم و جزایر هرمز و بحرین و جاسک، انگلیس توانست با استفاده از خالی بودن میدان خلیج فارس، این منطقه سوق الجیشی و تجاری که کلید رسیدن به هندوستان به حساب می آمد را دست گیرد. بسط نفود انگلیس در حوزه جنوبی خلیج فارس باعث شد تا انگلیسی ها ابتدا در سال 1797، جای پایی در مسقط به دست آوردند. این حضور مستقیم مقدمه ای شد بر تسلط همه جانبه استعمار پیر بر آنچه که بعدها امارتهای عربی جنوب خلیج فارس خوانده می شد. لازم به ذکر است که از اوایل قرن نوزده میلادی بود که اندک اندک امارت های کوچک جایگزین حکومت های یاغی سابق در سواحل جنوب خلیج فارس شد؛ قبایلی مانند عقوب و جواسم یا قواسم در کرانه های جنوبی خلیج فرود آمدند و توانستند در اندک زمان قسمتهای مهمی از سواحل جنوبی را تحت تسلط و سکونت خود در آوردند. ![]() بین سال های 1810 و 1820، مقاومت تجار، مردم وشیوخ منطقه در هم شکسته شد و انگلیسی ها بر سلطان نشین عمان و اراضی تحت سلطه امیرنشین ها مسلط شدند. عهدنامه ای که در سال 1820 با حاکم راس الخیمه منعقد شد، تسلط بریتانیا بر این منطقه را تثبیت کرد. انگلیسی ها در سال 1839، عدن را تصرف کردند. تمام این حوادث باعث شد تا در مدتی کوتاه، همه شیوخ منطقه تسلیم شده و با انگلیس عهدنامه "متارکه دایمی" امضا کنند. اما علت اصلی امضای این عهدنامه از سوی انگلیسی ها را باید در تحرکات دیگر استعمارگران جستجو کرد. در اواخر قرن نوزدهم دولت های فرانسه و آلمان و روس نیز نسبت به خلیج فارس و منافع و موقعیت آن چشم طمع دوختند. اقدامات این کشورها سبب هراس انگلیس شده و برهوشیاری این دولت افزود. این جریانات سبب شد تا انگلیس به فکر تحکیم موقعیت خود افتاده، در مقام چاره جویی بر آید لذا با یک یک امارات خلیج فارس قرداد هایی جداگانه منعقد کرد که به موجب آنها تا حدود زیادی منظور خود را عملی نمود و به هدف غایی نائل آمد. انگلیس در این قراردادها مسئولیت اداره امور داخلی شیخ نشین ها را به خود آنان واگذار نمود.شیوخ در این قرار دادها متقبل شدند تا : *از واگذاری هر قسمت از خاک خود به هر دولت خارجی جز دولت بریتانیا خودداری کنند *از عقد هر گونه قرار داد و یا هرگونه روابط با ممالک خارجی جز مملکت انگلیس تا زمان استقلال خودداری نمایند *حق تحدیدی حدود و بسیاری دیگر از حقوق به انگلیس داده شد. *انگلیس نیز متعهد شد تا علاوه بر قبول امور خارجی آنان، حمایت نظامی از شیخ نشین ان را نیز تقبل کند. ![]() در این سال ها انگلیس برنامه ها و اقدامات مختلفی را در منطقه به ویژه در سرزمین های امارت های عربی عملی نمود. شاخص های تاریخی حاکی از آن است که نوک پیکان این اقدامات در جهت اتحاد امارت های عربی بود. برای مثال می توان به طرح شورای انگلیسی ها در سال 1952 اشاره کرد. در سال 1952 انگلیس پیشنهاد تشکیل یک شورا را ارائه نمود. انگلیسی ها مدعی بودند که هدف از تشکیل چنین شورایی در منطقه پیشرفت کشورهای عربی است لذا مقرر شد هر سال سه بار یا حداقل دوبار تحت ریاست نماینده انگلیس در دبی جلسه داشته باشد. چنین به نظر می رسد که هدف از تشکیل این شورا واداشتن شیوخ و حکام ساحل صلح براتخاذ سیاست اداری واحد و در نهایت آماده کردن زمینه برای تشکیل فدراسیونی بود که نظریات تازه اش را با ایجاد آن عملی نماید. اما پس از جنگ جهانی دوم، سر انجام نوبت به استعمار پیر رسید تا خود افول امپراطوری اش را نظار گر باشد؛ در نتیجه انگلیس مجبور شد تا در اواخر سال 1967 و اوایل سال 1968میلادی رسما اعلام نماید که قوای نظامی خود را تا اواخر سال 1971 میلادی از شرق کانال سوئز خارج خواهد ساخت. این اقدام صفحه ای جدید از تاریخ امارات را ورق زد و این سرزمین را آماده آن نمود تا یک نظام سیاسی جدید را برای خود برگزیند. ![]() نقشه امارات متحده امارات امارات و تلاش برای تشکیل یک فدراسیون ![]() پس از اعلام تصمیم بریتانیا، در میان شیوخ خلیج فارس جنبش زیادی ایجاد شد و آنان شروع به فعالیت نمودند تا ایده بریتانیا را دایر بر تشکیل فدراسیونی از امارات خلیج به مرحله اجرا درآورند و از ترکیبی تقریبا نا هماهنگ واحدی بسازد. ![]() این دو از 7 امیرنشین دیگر دعوت کردند که به فدراسیون آنان بپیوندند. روز 25 ژانویه 1968 کنفرانسی با حضور 9 شیخ نشین در دبی برگزار شد. در همین کنفرانس طرح تشکیل "فدراسیون امارات متحده عربی" مورد تصویب قرار گرفت. سران امارات خلیج فارس "ظاهرا داوطلبانه" آمادگی خود را برای تشکیل اتحادیه یا فدراسیونی از امارات خلیج فارس اعلام داشتند. انگلستان نیز مکرر اعلام می کرد که اقدام سران امارات ناشی از تمایلات درونی خودشان و تشخیص منافع ملی شان بود و حکومت انگلیس در میان نقشی ندارد. اما تکوین یک امارات واحد از شیخ نشین های خلیج فارس امری دشوار و غیر ممکن می نمود ولی جبر سیاسی ناشی از تصمیمات پانزدهمین اجلاسیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد و مشکلاتی که در راه دولت انگلیس برای حفظ موجودیت و منافع او در خلیج فارس وجود داشت عواملی بودند که راه تکوین اتحادیه امارات را هموار می ساختند. فدراسیون عملا فعالیت خود را از 30 مارس 1968 آغاز کرد. بعد از کنفرانس دبی ، شورای عالی فدراسیون چندین مرتبه طی ماه های آخر سال 1968 و تمامی سال 1969 به منظور به اجرا درآوردن تصمیمات کنفرانس، تشکیل شد. اما در طول همین جلسات بود که به اختلافات بر سر مسائل بین شیوخ رخ داد. اختلافات ظاهرا برسر مسائلی همچون تعیین رئیس فدراسیون، مقر فدراسیون ، تعداد نمایندگان هر امارت و نحوه تصمیم گیری نهایی بود. چهارمین آخرین جلسه شورای عالی در 24 اکتبر 1969 در ابوظبی تشکیل گردید و به همان دلایلی که ذکر به ناکامی انجامید. اما در پایان فدراسیون متشکل از 9 امیر شکست خورد و سه شیخ نشین به شرح زیر مستقل شدند: اوت 1971 بحرین مستقل شد و با انگلیس یک قرارداد دوستی 10 ساله امضا کرد. ژوئیه 1971 قطر نیز به استقلال دست یافت. ژوئیه 1971 راس الخیمه از اتحادیه جدا شد. دولت جدید امارات متحده عربی بدون عضویت راس الخیمه در دوم سپتامبر 1971 موجودیت رسمی خود را اعلام نمود. ریاست امارات به عهده شیخ زاید(رهبر ابوظبی)، معاونت آن در دست شیخ دبی و نخست وزیری در اختیار فرزندش قرار گرفت. راس الخیمه نیز در سال 1972 به عنوان هفتمین و آخرین امارت به این فدراسیون پیوست و پایتخت فدراسیون ابوظبی تعیین شد. فدراسیون امارت متحده عربی در ابتدا نهادهای رسمی حکومت مرکزی ضعیف بود. همه حکام از قدرت مع تنابهی در شیخ نشین های خود برخوردار بودند و زاید(حاکم امارت ابوظبی)و راشد(حاکم امارت دبی) پرنفوذترین ایشان در حکومت فدرال هستند. سیاست در امیرنشین ها تحت سلطه یک طبقه برگزیده به نمایندگی از سوی خاندان های حاکم و همدستان ایشان می باشد. شخصیت های برجسته صنف تجار و رؤسای قبایل نیز به عنوان شرکای پایین رتبه مطرح بوده و عمدتاً نقش مشاور و همکار را بر عهده دارند. حکومت مطابق سنتهای قبیله ای اداره می گردد. تصمیمات مملکتی نشانگر توافق خاندانی و قبیله ای و عرف مذهب به نسبت های مختلف می باشند. تکیه بر سنن و فقدان مخالفت فعال با حکومت شیخ ها این شبه را ایجاد نموده است که نظام به خوبی عمل کرده و مرکز قدرت برای همه به آسانی قابل دسترس می باشد. طبقات بالای جامعه قادرند مستقیماً با حکام تماس بگیرند. اما اساسی ترین خطر داخلی که امارات را تهدید می نمود? رقابتهای کهن سلطنتی در میان شیخ نشین بود. شیخ ها هنوز نمی توانستند بپذیرند که قدرت و امتیازات در اختیار گروهی قرار داشته باشد که استقلال سنتی اشان را تهدید نموده و احتمالاً منافع شخصی آنان را تأمین ننماید. اختلافات فراوانی در ارتباط با مسائلی چون محل پایتخت حکومت فدرال? توزیع پستهای هیئت دولت ?نمایندگی شیخ نشینهای فقیرتر? بودجه فدرال و مرزهای نامشخص? وجود دارد. اختلاف میان زاید که طرفدار اصلی فدراسیون و یک حکومت مرکزی مقتدر بود و راشد که حامی اصلی حقوق سران شیخ نشین هاست هسته مرکزی این مشاجرات را تشکیل می داد. نزاع این دو در ارتباط با چگونگی تقسیم قدرت و اعمال آن و کیفیت توزیع طرح های توسعه در میان یکایک امیرنشین ها بزرگترین خطری است که آینده فدراسیون را تهدید می نمود. در واقع تشکیل امارات متحده عربی آغازی بود بر رقابت میان امیرنشین ها. این مسئله با طرح هایی که تنها به منظور کسب شهرت پیشنهاد شد، کاملا قابل فهم بود. چهار فرودگاه بین المللی که فاصله میان هر یک برابر با چهار ساعت رانندگی است ساخته شد و ساختن سه فرودگاه دیگر نیز جزء برنامه بود. ![]() در جنگ ایران و عراق، امارتهای این کشور، به ویژه شیخنشین دبی، سالیانه حجم معاملاتی بیش از هشتاد میلیارد دلار از طریق جنگ ایران و عراق و ترانزیت کالاهای ایرانی برای دو کشور در حال جنگ ارسال میکردند. آنها به تدریج که دارای وضعیتی مناسبتر در منطقه شدند، صلاح خود را بر این دیدند که علاوه بر توجه به نفت ایران، به خاک ایران هم دست درازی کنند. شیخنشین ابوظبی که از ابتدای حکومت امارات حاکم بوده است، تلاش کرده تا این موضوع را سیاسی نشان دهد و او بوده که به خاک ایران نگاه تجاوزگرانه داشته است. با این حال از سوی دیگر، امارت دبی که تاکنون بیشترین حجم فعالیت تجاری را با ایران داشته، عمدتا از سیاستهای ابوظبی در مورد ایران به صورت محدود انتقاد میکرده و سعی داشته حجم مبادلات اقتصادی را در قالب جاده یکطرفه صادرات به تهران نگه دارد. شیخنشینها دارای اختلافات زیادی با یکدیگرند. شکلگیری یک ارتش واحد در زمان تشکیل امارات متحده یکی از مشکلات آنها بود، چراکه امارتهای بزرگ میخواستند نیروهای دفاعی خود را حفظ کنند، اما امارات کوچک تمایل به شکلگیری ارتش واحد داشتند. با این حال ابوظبی از این امر تخطی کرد و نیروی خود را به پنج برابر نیروهای نظامی دیگر امارات رساند که نهایتا این مسئله در سال 1976 به تشکیل یک ارتش فدرال منجر شد. به این ترتیب سه ارتش مجزا با فرماندهی جداگانه در غرب و مرکز و شمال و زیر نظر فرزندان ارشد امیران ابوظبی، دبی در رأسالخیمه هستند. در نهایت باید گفت اختلاف ریشهای در قانون اساسی امارات متحده عربی است. از سال 1971 که قانون اساسی موقت نوشته شد، قرار بود پس از پنج سال از شکلگیری امارات در این قانون تجدیدنظر شود، ولی به دلیل اختلافات فراوان، هر پنج سال فقط به تمدید همان قانون پیشین اکتفا میشود و اگر روزی قرار باشد که در قانون جدید، اختیارات هر یک از این امارات کم شود، شرایط کاملا تغییر خواهد کرد. اختلافات شدید سنتی، قبیلهای، نژادی و حسادت و رقابت بین شیخنشینها نیز وجود دارد که در عملکرد تجاری آنها وقتی که بندر دبی در حال شکوفایی بود، آنها قصد ضربه زدن به آن را داشتند، نمود یافت. آنها همیشه برای بقای خود احتیاج به یک دشمن فرضی خارجی دارند که شرایط آنها را تغییر دهد. مهمترین وقایع امارات پس از تشکیل فدراسیون : پایان جنگ داخلی در لبنان در سال 1990و آغاز کمک های امارات در جهت بازسازی لبنان. مشارکت نیروهای امارات با نیروهای حافظ صلح بین المللی در کوزوو و بازگشایی تمام بیمارستان های دولتی به منظور پذیرش افراد غیر نظامی زخمی شده در جنگ. مشارکت امارات با 700 نیروی نظامی به همراه نیروهای حافظ صلح بین المللی در سومالی در سال 1993 مرگ شیخ زاید بن سلطان آل نهیان ، حاکم ابوظبی و رئیس جمهور امارات در سال 2005 ، جانشینی پسر او شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان؛که از سوی شورای عالی فدراسیون انتخاب شد. منبع:مشرق
تاریخ ارسال مطلب : چهارشنبه 92/4/5 | نویسنده : alamdarbasir
|
|
تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون |